زندگی و کار تحت فرمان الگوریتمها
صبح باید با پرواز ۷ صبح برای یک کارگاه دو روزه به بریزبین میرفتم. ساعت را تنظیم کرده بودم، اما از شدت خستگی از شببیداری، صدای زنگ را نشنیدم. وقتی بیدار شدم، ۵:۳۰ بود. نه فرصتی برای دوش گرفتن داشتم، نه برای نوشیدن یک فنجان قهوه. با خودم گفتم در لانج فرودگاه، قهوهای میگیرم. اما […]
زندگی و کار تحت فرمان الگوریتمها خواندن نوشته »